آیا تئوری نژاد می تواند موفقیت محصول را ثبت کند؟


پس بیایید شروع کنیم، وقتی می‌خواهیم موفقیت یک محصول را تعیین کنیم، عوامل زیادی برای بررسی وجود دارد. آیا چهار عنصر نظریه RACE می توانند موفقیت یک محصول را تعیین کنند؟ ما اینطور فکر می کنیم.

RACE روشی است که معمولاً در بازاریابی دیجیتال با استفاده از معیارها برای تعیین موفقیت یک کمپین استفاده می شود. احتمالاً هر کسی می تواند این چهار عنصر را در نظر بگیرد و شواهدی برای اثبات اینکه آیا محصول کار می کند یا نه ارائه دهد.

فرض کنید محصولی داریم که می‌خواهیم عرضه کنیم، نمی‌توانیم تحقیقات زیادی از قبل انجام دهیم تا مشخص کنیم چقدر موفق خواهد بود. غریزه ما ممکن است باعث شود باور کنیم که همه چیز درست خواهد شد. اما ما به داده هایی نیاز داریم تا ثابت کنیم که آیا کار می کند یا خیر. پس چگونه به این امر برسیم؟ بیایید به چهار عنصر نگاه کنیم، با دامنه شروع کنیم.

می رسد

با هر نوع بازاریابی، مهم است که در مورد چگونگی ایجاد آگاهی فکر کنید. مخاطبی که می‌خواهید به آن دسترسی پیدا کنید ممکن است در پلتفرم‌های مختلف یا فقط در یک پلتفرم باشند. این به سادگی توییت کردن یا ارسال یک ویدیو در TikTok نیست. آیا افراد کافی در مورد محصول می دانند یا شما یک اخلالگر در صنعت هستید؟ در جامعه ای که فناوری دائماً در حال تغییر است، چندین مرحله برای تعامل با مصرف کنندگان وجود خواهد داشت. آنها ممکن است نیاز داشته باشند ببینند که محصول چگونه به زندگی آنها ارزش می بخشد:

  • منابع آموزشی

  • دروس تصویری

  • آمار صنعت

برقراری ارتباط با آنها از طریق رسانه های اجتماعی، تبلیغات آنلاین و خبرنامه ها می تواند در نحوه مشاهده افراد از محصول شما تفاوت ایجاد کند.

به جای اینکه فقط به تعداد افرادی که محصول را به صورت آنلاین پیدا کرده اند نگاه کنید، مشتری بازبینی شاخص های کلیدی عملکرد مانند تفاوت بین بازدیدکنندگان جدید و بازدیدکنندگان بازگشتی را تشویق می کند. با استفاده از ابزارهایی مانند Google Analytics، این معیارها به ما نشان می‌دهند که آیا یک محصول مشتریان وفادار را جذب می‌کند و فعالیت‌های بازاریابی چقدر به مخاطبان جدید می‌رسد.

راه اندازی یک محصول می تواند استرس زا و در عین حال هیجان انگیز باشد، کمپین های بازاریابی آماده شروع، تصور نتیجه و گاهی اوقات امیدوار به بهترین ها. شما می توانید تحقیقات اولیه زیادی در مورد یک محصول انجام دهید، اما برای تعیین اینکه آیا کار می کند یا خیر، باید به شواهد نگاه کنیم. این شامل تعداد افرادی است که محصول را خریداری کرده اند و بر اساس مواد تبلیغاتی علاقه نشان داده اند و اینکه آیا محصول واقعاً به دست مخاطبان مربوطه می رسد یا خیر. پس باید روی چه چیزی تمرکز کنیم؟

نشان می دهد

زمانی که بتوانیم مخاطب را درگیر کنیم، می خواهیم سفر کاربر را درک کنیم:

  • چقدر خوب تعامل دارند؟

  • آیا آنها برای رسیدگی به محصول با مشکلی مواجه شدند؟

  • چقدر طول کشید تا آنها تصمیم بگیرند؟

همه ما چنین لحظاتی را تجربه کرده‌ایم که از یک وب‌سایت بازدید می‌کنیم و به نوعی در سبد خرید گم می‌شویم، به صفحه اصلی باز می‌گردیم و سپس یک ویدیو تصادفی شروع به بارگذاری می‌کند. ما در جهانی سریع زندگی می کنیم که در آن زمان زیادی طول نمی کشد که شروع به جستجوی مکان های دیگر کنیم. بازه توجه فقط 3 ثانیه است و در این روزگار، ما نمی توانیم مشتریان خود را از دست دهیم زیرا آنها نمی توانند راه خود را در وب سایت پیدا کنند. مثل قدم زدن در یک پارک خرده فروشی است و هیچ برچسب فروشگاهی وجود ندارد، مردم دیگر وقت یا تلاشی را برای قدم زدن در اطراف صرف نمی کنند. با توجه به اینکه شرکت هایی مانند آمازون اجازه خرید با یک کلیک را می دهند، شما نمی توانید بازاری را از دست بدهید زیرا شرکتی نمی تواند خود را با آن سازگار کند.

بنابراین، وقتی به خط لوله محصول نگاه می کنیم، اغلب مجبوریم به عقب کار کنیم. فرض کنید یک کاربر راه خود را از طریق رسانه های اجتماعی پیدا می کند:

  • آیا آنها به صفحه صحیح هدایت شدند؟

  • چند پست طول کشید تا آنها قبل از رسیدن به محصول درگیر شوند؟

  • محبوب ترین محتوا چیست؟

با گزینه های بسیار، محصولات به راحتی می توانند اشباع شوند. بنابراین یافتن راه هایی برای پرورش مشتریان بالقوه بسیار مهم است. اکنون، با نگاهی به قدرت خرید، شاخص‌های عملکرد می‌توانند نشان دهند که چه مدت طول می‌کشد تا شخص خرید خود را تکمیل کند. ارزیابی شکل بازاریابی جذب شده توسط تبلیغات آسانتر است. اگر یک مشتری بالقوه نتواند یک معامله ساده انجام دهد، کجا رفته است؟

علایق هر محصول بسته به مخاطب هدف متفاوت است، برخی ممکن است محصول را انقلابی بدانند، برخی دیگر ممکن است مدت بیشتری طول بکشد تا به آن عادت کنند. بنابراین، هنگام نگاه کردن به مرحله «عمل»، باید نحوه تعامل کاربران با تبلیغات برای رسیدن به محصول را در نظر بگیریم. هنگامی که خط لوله تصمیم تعریف شد، به سمت تبدیل می رویم.

تبدیل می شود

تبدیل ها یک عامل کلیدی هستند، بنابراین اگر محصول شما در حال تبدیل نیست، می دانید که بخشی از قیف وجود دارد که نیاز به تعمیر دارد. تبدیل ها می توانند به معنای چیزهای مختلفی باشند مانند:

  • تعداد اشتراک در خبرنامه

  • تعداد استعلام های فروش

  • تعداد بازدید از وبلاگ

نژاد به ما امکان می دهد پیشرفت کنیم و همانطور که جهان سازگار می شود، ما نیز به آن نیاز داریم. روندهای فصلی می تواند بر تعداد مصرف کنندگانی که خرید می کنند تأثیر بگذارد. اما همچنین با رقبایی که ممکن است نسبت به محصول شما مزیتی داشته باشند یا نداشته باشند، همگام باشید.

خب بعدش چی؟

نامزد می کند

شما مخاطب را متحول کرده اید، اما آیا آنها برمی گردند؟ محصولاتی وجود خواهند داشت که مردم بی‌صبرانه منتظر صحبت در مورد آن‌ها به صورت آنلاین هستند و دیگرانی که خرید می‌کنند و خریدشان را متوقف می‌کنند. خبر خوب این است که اگر حامیانی در رسانه های اجتماعی دارید، می توانند به عنوان سفیران برند شما عمل کنند. این چیزی است که در دنیایی که اینفلوئنسرها برای تبلیغ محصولات روزانه دستمزد دریافت می کنند قابل قدردانی است. صدای مشتری معمولا معتبر است و وقتی می دانیم مشتری در مورد یک محصول صادق بوده است، تجربه را معتبرتر می کند.

بنابراین دفعه بعد که می خواهید موفقیت یک محصول را تعیین کنید، از نظریه RACE برای ارائه شواهدی مبنی بر موفقیت محصول استفاده کنید.

دیدگاهتان را بنویسید