مقیاس پذیری
الزامات مقیاس پذیری غیرعملکردی برای تعریف بالاترین بار کاری استفاده می شود که تحت آن سیستم همچنان مطابق انتظار عمل می کند (تست جمعه سیاه). این NFR لزوماً حداکثر باری را که سیستم باید اکنون تحمل کند، مشخص نمی کند، بلکه باری را که ممکن است در آینده مجبور به تحمل آن شود، مشخص می کند. باید امکان گسترش بیوقفه کسبوکار را فراهم کند و تأثیرات نرمافزاری و سختافزاری را در نظر بگیرد. به عنوان مثال، یک NFR مقیاس پذیر باید رشد بالقوه تعداد کاربران و جلسات همزمان را در نظر بگیرد و بهبود عملکرد سیستم را بدون تأثیر بر عملکرد تعیین کند.
اعتبار
قابلیت اطمینان NFR توانایی یک سیستم را برای انجام صحیح عملکردهای مورد نیاز تحت شرایط از پیش تعیین شده برای یک دوره زمانی معین تعیین می کند. معمولاً بر حسب نسبتهای احتمالی بیان میشود که احتمال اینکه یک سیستم در استفاده معمولی و در یک زمان معین دچار خرابی بحرانی نشود را پیشبینی میکند. از آنجایی که تعیین خرابی بحرانی، استفاده عادی و دوره زمانی ممکن است دشوار باشد، اغلب از یک رویکرد سادهتر استفاده میشود. این شامل شمارش تعداد خرابی های بحرانی سیستم در طول آزمایش و ردیابی میانگین زمان بین خرابی های بحرانی است.
نظارتی
الزامات NFR در این دسته، انطباق محصول با قوانین یا سایر الزامات نظارتی را توصیف می کند. اگر محصولی این مقررات را نقض کند، ممکن است منجر به مجازات قانونی، از جمله جریمه، یا حتی ناتوانی در عرضه محصول در یک بازار خاص شود. این الزامات معمولاً مقررات مختلفی از جمله قوانین حفظ حریم خصوصی، مقررات عمومی حفاظت از داده ها و مقررات تجارت بین المللی را مورد توجه قرار می دهند. الزامات شنوایی نیز معمولاً در این دسته قرار می گیرد.
قابلیت نگهداری
قابلیت نگهداری یک ویژگی کیفی است که تعیین می کند چگونه یک راه حل را می توان برای رفع نقص یا بهبود عملکرد اصلاح کرد. برای اینکه یک سیستم قابل نگهداری باشد، باید امکان مدیریت یا تطبیق به شیوه ای مقرون به صرفه در طول عمر مورد انتظار آن وجود داشته باشد. مشابه قابلیت اطمینان، این نیاز غیر عملکردی را می توان به صورت نسبت احتمالی بیان کرد که احتمال تعمیر سیستم را برای یک دوره زمانی معین نشان می دهد. قابلیت نگهداری اغلب شامل الزامات دیگری مانند پیکربندی، اصلاح، سازگاری و توسعه پذیری است.
قابلیت سرویس دهی
الزامات غیرعملیاتی ارتباط تنگاتنگی با قابلیت نگهداری دارد، زیرا تعیین میکند که چگونه یک جزء یا کل سیستم میتواند در صورت نیاز به راحتی سرویس شود. سرویس پذیری تضمین می کند که کارکنان فنی و پشتیبانی می توانند عملکرد سیستم را نظارت کنند و در صورت لزوم به سرعت پاسخ دهند. تنظیم مناسب سرویس بر قابلیت اطمینان و در دسترس بودن تأثیر مثبت می گذارد.
امکان سنجی
این نوع نیازهای غیرعملکردی تعیین می کند که چگونه می توان سیستم را به طور موثر برای دستیابی به اهداف مورد نظر مورد استفاده قرار داد یا از آن استفاده کرد. هنگامی که این نوع نیازهای غیرعملکردی به درستی تنظیم شود، استفاده از سیستم توسط هر چه بیشتر افراد، از جمله کاربران نهایی، و همچنین اپراتورها و مدیران، آسان و ساده می شود. تعیین این الزامات می تواند دشوار باشد، زیرا انواع مختلفی از استانداردهای تسهیلات وجود دارد و الزامات باید قابل اندازه گیری باشند.
حفاظت
الزامات امنیتی به ویژه زمانی مهم است که سیستم شامل مدیریت داده های حساس مانند اطلاعات شخصی یا مالی باشد. برای تعریف این الزامات امنیتی، درک کامل الزامات نظارتی و انطباق از ابتدای پروژه و انتقال آنها به وضوح به توسعه دهندگان مهم است. به این ترتیب، یک الزام امنیتی می تواند به آنها کمک کند تا اقدامات لازم را برای حفظ سطوح امنیتی لازم انجام دهند. هنگامی که به درستی انجام شود، اطمینان حاصل می کند که تمام داده های داخل سیستم یا یکی از اجزای آن ایمن است و در برابر دسترسی ها و حملات غیرمجاز محافظت می شود. الزامات امنیتی امنیتی تهدیدهای خاصی را شناسایی می کند که می توان با جزئیات بیشتری از طریق الزامات عملکردی به آنها پرداخت. امنیت اغلب شامل سایر الزامات غیر کاربردی مانند احراز هویت یا محرمانگی است.
مدیریت پذیری
مدیریت پذیری تعیین می کند که چگونه مدیران به راحتی می توانند سیستم را به طور موثر کنترل کنند تا از عملکرد بهینه مستمر اطمینان حاصل کنند. این نیاز غیرعملکردی مستلزم آن است که معماری سیستم دارای قابلیت داخلی برای نظارت بر سیستم، امکان پیکربندی پویا و تجزیه و تحلیل آسان علت اصلی خرابی باشد. مدیریت پذیری یک نیاز غیرعملکردی حیاتی است زیرا بر هزینه های تکرار شونده و خرابی های احتمالی تأثیر زیادی می گذارد. آنها همچنین بر بسیاری از الزامات غیر کاربردی دیگر مانند در دسترس بودن، قابلیت اطمینان، عملکرد و امنیت تأثیر می گذارند.